صدرا  جونم صدرا جونم ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

صدرا عشق مامان

پسری از جنس پاییز با بوی بهار...

روزهای پاییزی

    برای دوست داشتنت قند عسلم دلی دارم به وسعت دریا ....نگاهی آرام به حجم آسمان و صدایی رساتر از پریشانی بادها.... تو در کنارم می بالی و اوج می گیری و من دستانم با لمس دستانت سرشار از آرامش می شود زیباترین خاطره هایم این روزها در کنار تو رقم می خورد.... تو و تمامی شیطنت هایت،تمامی شیرین زبانی و حتی اخم هایت.... با حضورت من بهترین مادر دنیا هستم و البته عاشق ترین.....   ...سلام پسرم قند عسلم عشقم نفسم امیدم صدرایم روزها وساعتها وحتی ثانیه ها به لطف تو وروجک چنان در حال گذر است که بعضی وقت ها خودم کم میاورم  از اول صبح در حا ل بازی وشیطنت وبخور وبریز حالا این جا کسی...
18 آبان 1394

عاشقانه هایم تمامی ندارد ...وقتی تو بهترین اتفاق زندگیم هستی

    باز هم در کنار هم بهار وتابستان بسیار زیبایی را سپری کردیم .خدا رو شکر به خاطر تمام لحظات زیبایی که به ما ارزانی داشت . تو این چند ماه مهمونی رفتیم چند بار پارک وخرید وتولدومسافرت وعروسی ......ودور دور کردنای همیشگی خلاصه اینکه تو خونه وبیرون مشغول بودیم وسعی کردیم از لحظاتمون استفاده کنیم وخوش باشیم . زندگی قصه و حرفیست که شیرینی آن  خنده ی توست  تلخی اش گریه ی توست  کاش پر باشد لحظه هایم همه از خنده ی تو  نفسم در گیر است ، لابه لای نفست  وای چقدر شیرین است طعم  نفست  سلام دوردونه ای شیرینم سلام ارامش جانم سلام...
9 آبان 1394
1